درباره من

۷ دی ۱۳۹۱

"بچه هاى منتظر اعدام"


"بچه هاى منتظر اعدام" عنوان مطلبى است که مترو پرخواننده ترين روزنامه سوئد روز ١١ نوامبر ٢٠٠٤ در بخش سراسرى اش منتشر کرده است. اين مطلبى است در مورد اعدام کودکان در ايران و در کشورهاى ديگر که در آن مصاحبه اى با فريده آرمان درج شده است. در صفحه اول روزنامه بخش جنوب به همراه عکسى بزرگ از فريده آرمان آمده: "فريده آرمان براى نجات ژيلا ايزدى، ١٤ ساله مبارزه مى کند. ژيلا به علت رابطه جنسى با برادرش به مجازات اعدام محکوم شده و اين مجازات، بعد از اعتراضات بين المللى به ٥٥ ضربه شلاق و زندان ابد تقليل پيدا کرد."   فريده آرمان مى گويد: "يک مقاله بزرگ بنويسيد با اين عنوان "به آنها کمک کنيد، زندگيشان در خطر است". فريده قسمتهائى از صحبتهاى ژيلا را که در آخرين ملاقاتش گفته بود را ترجمه ميکند: "من ميخواهم زندگى کنم، ميخواهم به مدرسه بروم، نميخواهم کسى مرا سرزنش کند، ميخواهم به خانه برگردم." کميته نجات جان ژيلا روز ٢٣ اکتبر او را ملاقات کرده است ژيلا با برادر ١٥ ساله اش رابطه جنسى داشته و از اين رابطه صاحب فرزندى شده اند، که در زندان مريوان در کردستان به دنيا آمده است. اين جرمى است که در ايران مجازاتش سنگسار است. امروز هيچ کسى نميداند بچه سه ماه آنها کجاست.  کمپين سازمان "کودکان مقدمند" و اعتراضات وسيع و توجه و فشار بين المللى اى که به مسئله ژيلا جلب شد، رژيم ايران را وادار به عقب نشينى کرد. حکم مرگ ژيلا به حبس ابد و ٥٥ ضربه شلاق تخفيف پيدا کرده است. برادرش هم محکوم به ١٠٠ ضربه شلاق شده است. براى فريده آرمان اين پيروزى نيست. او ميگويد "آنها عقب نشينى کرده اند ولى ما نميدانيم که اگر اعتراضات ادامه پيدا نکند آنها چه خواهند کرد. ما اين بار کوتاه نمى آئيم وتلاش خواهيم کرد تا ژيلا و برادرش و فرزندشان از ايران خارج شوند. حتى اگر ژيلا از مرگ در زندان نجات پيدا کند، از چشم خيلى ها محکوم به مرگ است. اگر من ميتوانستم با حمايت يک سازمان بين المللى به ايران سفر کنم، آنها را با خود از ايران خارج ميکردم و در صورت لزوم سرپرستى آنها را به عهده ميگرفتم." او عاطفه رجبى را به خاطر مى آورد. ١٥ آگوست امسال اين دختر نوجوان ١٦ ساله در شهر نکا در شمال ايران به دار آويخته شد. به دليل رابطه جنسى خارج از ازدواج. اين بار باندرول ها و طومارهاى امضا شده و فريادها به جائى نرسيد. مراجع دولتى ادعا کردند که عاطفه ٢٢ ساله بوده، عليرغم اينکه در شناسنامه اش ١٦ ساله بود٠ طبق قوانين شريعت کسى که رابطه جنسى خارج از ازدواج داشته باشد محکوم به اعدام است.

تعداد بيشترى هستند که بايد کمکشان کرد. فريده آرمان از روى ليستى ميخواند:"على م. مرتضى اف. ميلاد ب. و محمد فيضى، اينها نوجوانانى هستند که در انتظار اعدام بسر ميبرند. روز ديگرى فريده زنگ مى زند و کيسى جديد را به ليست اضافه مى کند. روزنامه هاى ايران خبر از وحيد ١٦ ساله ميدهند که خطر اعدام او را تهديد مى کند. او محکوم به قتل در شهر دماوند است. ايران کنوانسيون حقوق کودک سازمان ملل را امضا کرده است که طبق آن اعدام افراد زير ١٨ ممنوع است. ايران و برخى ديگر از کشورها تاکتيکى به خرج ميدهند که فرد را تا سن ١٨ سالگى در زندان نگه مى دارند و بعد حکم اعدام را در موردشان اجرا ميکنند. و اين وحشتناک است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر