درباره من

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

ایران ارث پدری شما نیست و متعلق به زنان هم هست

عجب حکایتی دارند زنان ایران در جامعه ما که گاه سرورند و تاج سر و گاه ناقص عقل و ضعیفه و نحیفه. در جایی می گویند، مردان از دامنش به معراج می روند و در جایی دیگر به یکباره هر آنچه صفت بد است نثار خانم ها می شود. با این همه، قاعده بازی در این سی و چهار سال پر از تنش، مسئولان بر آن بوده اند که به گاه انتخابات که به رای زنان نیاز است خانم ها را تشویق به شرکت در انتخابات کنند، تا به برکت رای آنها که نیمی از جامعه اند کسب مشروعیت کنند.

آقای یزدی روزهای گذشته در مورد کاندیداتوری عده ای از زنان برای یازدهمین دوره انتخابات گفت: «ده، دوازده خانم‌ حضور دارند؛ یکی از آنها گفته که اگر رییس جمهور شوم، نیمی از کابینه‌ام خانم‌ها و نیم دیگر آقایان خواهند بود؛ مثل معروفی هست که کسی می‌خواست وارد روستایی شود، اصلا راهش نمی‌دادند وارد روستا شود، اما می‌گفت خانه کدخدا کجاست!
...

... حالا دیگر آقای یزدی و امثال او که به واسطه رای زنان راهی به "ده "پیدا کرده اند. باید این را فهمیده باشند که ایران ملک پدری آن ها نیست که بخواهند زنان را راه بدهند یا راه ندهند و زنان ایران دیر یا زود حق خود را باز خواهند ستاند. و نه تنها سخنان توهین آمیز آقای یزدی در تاریخ ایران و حافظه تاریخی مردم ثبت می شود بلکه زنان ایرانی از این توهین بزرگ نخواهند گذشت و استوارتر از پیش در استقرار برابری و دموکراسی گام برمی دارند.

زنان ایران همان طور که تاکنون عمل کرده اند تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده اند. آن ها دست از طرح مطالبات خود برنمی دارند و به رغم تمام محدوديت‌ها و انسداد سیاسی، فعالان جنبش زنان ايران و در کنار آن ها همه زنان و مردان برابری خواه با تداوم تلاش‌های خود هرگونه تبعیض و رفتار و منش پدرسالارانه را به چالش کشيده‌ و تغییر موادی از قانون اساسی و قوانین مدنی را که مغایر با اعلامیه جهانی حقوق بشر است در الویت خواسته های خود قرار داده اند.

آقای یزدی باید بدانید که ایران متعلق به زنان هم هست، چه شما برای زنان حقی قائل باشید چه نباشید!

۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲

بدنه اصلی جنبش سبز در انتخابات خرداد 92 شرکت نخواهد کرد

جنبش سبز گرچه بعد از25بهمن89 عملا (وبظاهر)در خاموشی فرورفته اما از چشم هیچ خردمند ومیدان آزموده ای,قدرت عظیم ونهفته آن پنهان نیست. دروصف قدرت نهفته جنبش سبز که هردم بیم بپاخواستنش خواب را بر چشم حاکمان حرام کرده است- همین بس که حتی یکروز رسانه های نظام بدون نام بردن و تکرار تهدید به اصطلاح «فتنه گران سبز» به شام نمیرسد. آنان بهتر از هرکس به قدرت بازیگری این اژدهای خفته اگاهند که اینچنین بهراس افتاده اند و آرامش از خانه هایشان رخت بربسته است. بعد از گذشت 4 سال از انتخابات 88 و تکرارهزاران باره ی مرگ جنبش سبز -هنوز وحشت حاصل از روشن شدن اتش زیر خاکستر سایه سنگین خود را برتمامی ارکان انتخاباتشان انداخته است. ترس از به راه انداختن کارناوال انتخاباتی– متهم کردن یکدیگر به وابستگی به فتنه سبز – شاخ و شانه کشیدن و عربده کشیدن فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی که به فتنه گران اجازه نخواهیم داد ...و چه میکنند و چه ها خواهند کرد....همه و همه مشتی است نشانه خروار از قدرت پاینده ی جنبش سبز.,خونهای زیادی برکف خیابان ریخته شده,جوانان زیادی درکهریزک و دخمه های رژیم قربانی شدند و به اسارت گرفته شدند- آرای جنبش سبز که بخون اغشته است هرگز برای پر کردن شکاف های نظام و آبروی از دست رفته دیکتاتور بکار نخواهد رفت-رای مان را دزدیدند- رهبران ما در حصرند- جوانان ما همچنان اسیرند-ایران مان را ویرانه کردند ...