درباره من

۱۶ اسفند ۱۳۹۱

مروری بر احوال وب‌لاگ نویسان ایرانی‌ داخل در این چند سال اخیر


مروری بر احوال وب‌لاگ نویسان ایرانی‌ داخل در این چند سال اخیر و نامهٔ جامعه دانشجویان و وب‌لاگ نویسان به آیت الله خامنه ای



حسین درخشان , بابک خرمدین , مصطفی دهقان , هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان بازداش محمد داوری اخبار سهام دستگیر به و ۵ سال زندان محکوم ت دوم بهمن ۱۳۸۹ , مهدی محمودیان ، روزنامه نگار ، عضو جبهه مشارکت اصلاح طلبان دستگیر , مسعود باستانی , . محمد حسین سهرابی راد , کیوان صمیمی,احمد زید آبادی ,

از جمله کسانی‌ بودند که در طی‌ فعالیت‌های جنبش سبز و از طرف دولت احمدی نژاد بازخواست و به دادگاه و سپس روانه زندان و شکنجه شدن که بعضا بازی از آنها جان سالم به در نیاوردن و در زندان به تعرض مشکوکی به قتل رسیدن که نمونه بارز میتوان از میر صیافی یادی کرد



به دنبال درگذشت امید رضا میرصیافی وبلاگ نویس جوانی که در درون زندان درگذشت . جمعی از وبلاگ نویسان ایران تصمیم به ارسال نامه ای به آیت الله خامنه ای رهبر و بالاترین مقام جمهوری اسلامی گرفتند:



متن این نامه به شرح زیر است.

همانطور که مطلع هستید یک جوان وبلاگ نویس به نام امید رضا میرصیافی که به جرم اهانت به شما در زندان به سر می برد و به دو سال و نیم زندان محکوم شده بود چند روز پیش در زندان درگذشت . گزارشگران بدون مرز احتمال قتل او را بر اساس شواهدی که پیوست این نامه است اعلام می کنند . امید رضا میرصیافی قبل از زندان به حکم خود معترض بود و آن را ناعادلانه می دانست و معتقد بود هیچگونه توهینی به شما نکرده است و حتی در رای دادگاه مشخص نشده بود که جملات توهین آمیز ایشان چیست .

پس از فوت ایشان ما با مطالعه آرشیو وبلاگ ایشان که به دلیل مطالب همان وبلاگ زندانی بود ، متوجه نشدیم که کدام مطلب ایشان در مورد شما توهین آمیز بود و مستحق دو سال و نیم زندان بوده است.

ایشان در یک دادگاه غیر علنی محاکمه شد در حالی که درخواست برگزاری دادگاه علنی را داده بود .

حال سوال ما که تعدادی از وبلاگ نویسان ایرانی هستیم در چند موضوع تقدیم می شود-۱ با توجه به اینکه اتهام امید رضا توهین به شما بود و ما موفق نشدیم مطلب توهین آمیزی در وبلاگ ایشان پیدا کنیم لطفا توضیح دهید که کدام مطلب ایشان در مورد شما چنان توهین آمیز بود که حکومت جمهوری اسلامی ، ایشان را مستحق دو سال و نیم زندان می دانسته است

- ۲ چرا دادگاه ایشان به صورت علنی برگزار نشد و چرا مفاد اصل قانون ۱۶۸ اساسی که بیان می دارد متهم سیاسی باید در دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه محاکمه شود در مورد ایشان رعایت نشد .؟ چرا دفاعیات ایشان در دادگاه به اطلاع افکار عمومی رسانده نشد ؟ آیا شما برای متهم سیاسی این حق را قائل نیستید که در برابر افکار عمومی بتواند از اتهامش دفاع کند ؟

به غیر از ایشان تقریبا تمام متهمین سیاسی در سالهای اخبر در دادگاه غیر علنی محاکمه می شوند . آیا حکومت به صورت ناعادلانه این افراد را محاکمه می کند که دوست ندارد افکار عمومی شاهد دفاعیات متهم باشند ؟

- ۳ آیا شما در جریان اتهام امید رضا میرصیافی و دفاعیات ایشان بودید ؟ اگر بودید آیا با حکم دادگاه موافق بودید ؟ اگر در جریان نبودید لطفا توضیح دهید که مگر در سال چند نفر به اتهام توهین به شما زندانی می شوند که شما از پرونده این افراد بی خبر هستید ؟ آیا این مسائله را نابجا می دانید که ما انتظار داشته باشیم که بالاترین مقام حکومت ، از جریان پرونده افرادی که به اتهام توهین به خود او زندانی می شوند مطلع باشد تا مبادا شخصی بی گناه به دلیل انتقاد از او به زندان نیافتد . ؟

-۴ جناب آیت الله خامنه‌ای در سخنرانی در سال گذشته فرموده بودید انتقاد از رهبر آزاد است حال سوال ما این است ما وبلاگ نویسان باید چگونه از شما انتقاد کنیم که به زندان نیافتیم و عواقب زندان که متوجه چندین زندانی سیاسی در یک ماه اخیر شده است ، متوجه ما نشود ؟

با تشکر از وقتی که می گذارید و پاسخی که خواهید داد

جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی

فریدون صیّدی راد و عضو باشگاه خبر نگاران جوان و صاحب وب‌لاگ انقلاب سبز ایراک و حامی‌ مهدی کروبی در عاشورای سال ۱۳۸۹ در اراک دستگیر و به بند ۲ الف اوین مربوط به سپاه منتقل شد و هنوز از وی خبری نیست:



فریدون صیّدی راد و عضو باشگاه خبر نگاران جوان و صاحب وب‌لاگ انقلاب سبز ایراک و حامی‌ مهدی کروبی در عاشورای سال ۱۳۸۹ در روز تشیع جنازه آیت‌الله منتظری در اراک دستگیر و به بند ۲ الف اوین مربوط به سپاه منتقل شد و هنوز از وی خبری نیست


فریدون توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش کلمه، قاضی مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران فریدون صیدی راد را به اتهام “وبلاگ نویسی”، “شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری” و “شرکت در تجمعات اعتراضی ششم دی ماه‌‌ سال ۸۸” به سه سال حبس محکوم کرده است.

تا چندی پیش روز ۲۳ آبان ۱۳۹۰ دیگر وب‌لاگ نویس ایرانی روژین محمدی در فرودگاه دستگیر و مستقیماً به زندان اوین منتقل شد و هنوز خانوادهٔ وی نتوانستند فرزند خودشان راا ملاقات کنند:



از جمله برخی‌ از وبسایت نویسان و وب‌لاگ نویسان جوان و عضو فعال و بعضا روزنامه نگار و یا خبر نگار و عضو فعال دانشجویی که از طرف دادگاه و دادگستری‌های محل زندگی‌ خود احضار یا قابل از صدور حکم دستگیر که میتوان به بعضی‌ از آنها و سوابق موجود اشاره کرد حسین درخشان صاحب وب‌لاگ کوهستان و عضو فعال دانشجویی دانشگاه زنجان و هوشنگ دلپریش صاحب وب‌لاگ کرمانشاه عضو باشگاه خبر نگاران جوان و عضو دفتر تحکیم وحدت دانشگاه خواجه نصیر تهران و زهرأ خوانساری صاحب بلاگ جرس به همراهی محمد میرزا زده و اکرم پور زاد و علی‌ کیمیایی عضو فعال دانشجویی جنبش سبز دانشگاه شهید بهشتی‌ و دانشگاه آزاد نجف آباد و نیما افروز صاحب وبسایت پژواک و امیر آقا زمانی‌ صاحب وب سایت پیک فارس عضو فعال دانشجویی دانشگاه آزاد مرکز تهران و رئیس دفتر انجمن دانشجویی تهران مرکز و سروش چاوشی راد صاحب بلاگ و وبسایت سروش نیوز و عضو فعال دانشجویی دانشگاه واحد نراق و خبر نگار باشگاه جوان از جمله دیگر میتوان به ماهرخ نیازی اشاره کرد که ادمین وب سایت حزب دموکرات ایران و عضو فعال دانشجویی شریف تهران به همراه امیر حسین مقصود لوو از جمله وب‌لاگ نویسان فعال و سیاسی ایران که چندی پیش به دادگا احضار شدند.


حقوق بشر ما و حقوق بشر قاضی مرتضوی


سعید مرتضوی دیشب دستگیر شد. کسی که در طول دوران قضاوتش ، تعداد کثیری از روزنامه نگاران و فعالین حقوق بشر را روانه زندان کرد . اندر افتخارات (!) این قاضی القضات همین بس که کمیته بررسی و تحقیق مجلس ششم ، وی را متهم درجه اول قتل زهرا کاظمی ( همان خبرنگار ایرانی- کانادایی که به شهادت پزشک معالج اش بر روی سرتا سربدنش آثار ضرب و شتم شدید، شکنجه و تجاوزجنسی مشهود بود ) معرفی کرد. با شنیدن خبر دستگیری مرتضوی قطعا خوش حال شدم ، که حبس در نظرم کمترین مجازات برای افرادی چون مرتضوی است.

دیشب فضای مجازی پرشده بود از شادی خبر دستگیری مرتضوی که بی شک مرهمی بود بر خاطرات تلخ اشان . امروز صبح اما ، در کنار خوشی های دیشب ، بحثی دیگری نیز مطرح گشت مبنی بر این که مرتضوی هم زندانی سیاسی است چون که به خاطر دعوای برادران لاریجانی و احمدی نژاد به زندان افتاده است ، پس انصاف حکم می کنم که همانند سایر زندانیان عقیدتی -سیاسی، خواستار حقوق بشر وی نیز در زندان ( از قبیل حق دسترسی به وکیل، حق ملاقات، تلفن و...) باشیم که حقوق بشر برای همه انسانها است و نه فقط برای انسان های شریف جامعه . راستش اصلا مطمئن نیستم با وجود پرونده هایی که مرتضوی دارد بتوان تنها به صرف قرار گرفتن در دعوای احمدی نژاد و لاریجانی ها ، وی را زندانی سیاسی قلمداد کرد .

ولی خوب سعید مرتضوی اکنون زندانی است . به هر حال " بشر " است هر چند از نوع " پست" و "رذل " اش . به عنوان یک فعال حقوق بشری که قسمتی از کارآموزی اش را هم در دادگاه بین المللی کیفری سپری کرده، می دانم که در حقوق بشر و حقوق جزای بین الملل حد اکثر مجازات برای جنایتکاران جنگی که بزرگترین ناقضان حقوق بشر محسوب می شوند، حبس ابد است و باز به یاد می آورم زندان متهمین به جنایات جنگی را که شامل سوییت هایی بزرگ با تمامی امکانات رفاهی در حد هتل های چند ستاره بودند . می دانم که حقوق بشر، حقوق " بشر " است و نه حقوق " بشرهای خوب" پس به حکم عقل چاره ای نمی بینیم جز آن که در ظاهر با نظر گروه دوم موافقت کنم.

اما، خوب باز هم از حقوق بشر خودم می دانم که هر طور که خواستم در درون خویش ابراز احساسات کنم و یواشکی کیف کنم از زندانی شدن مرتضوی واین که الان چه حالی دارد از تصور این که حتی یک صدم بلاهایی را که سر زهرا کاظمی آورد، سرخودش بیاورند . راستی ، آقای مرتضوی خوبی ؟ خوشی ؟ کم و کسری نداری ؟